عربی- دبیرستان شاهد زنده یاد مهندس مهدی صافی دستجردی
آخرین اطلاعات و نمونه سؤالات مربوط به عربی دبیرستان
برچسب:, :: :: نويسنده : چوپان
١- خرج سعید من بَیة
٢- المعلّم فی المدرسة
٣- لا تَیأَ سُوا مِن رَحمَةِ اللّه
٤- أحمد و علّی أخوان
بله، درست حدس زدید.
جملات ١ و ٣ جملات فعلیه هستند زیرا جمله ی اول با " فعل ماضی " و جمله ی سوم با " فعل نهی " شروع شده است.
جملات ٢ و ٤ جملات اسمیه هستند زیرا هر دو با اسم شروع شده اند.
جملات فعلیه دو رکن اصلی دارند: فعل + فاعل
فاعل چیست؟ فاعل انجام دهنده ی کار است.
متن زیر را بخوانید و به فعل و فاعل های موجود در آن دقت کنید: أسنان نظیفة وَقَفَ علّی أَمام المِرآةِ و قال لِأَسنانه : إفرَحی یا أَسنانی ! لقد إشتَرَیتُ فُرشاةً جمیلة و مَعجوناً حتّی اُنَظِّفَ أسنانی. أخذ علّی فُرشاتَه و وَضَعَ عَلَیها قلیلاً مِنَ المَعجون و فَرَکَ أسنانه، ثمَ زالت الصٌّفرَة عَن أسنانه و اِبتَسَمَ علّی لأَنَّ أسنانة قد أصبحت نظیفة.
أسنان: دندانها ( جمع: سِن) نظیفة: تمیز أَمام: روبرو المِرآة: آینه لقد إشتریتُ: خریده ام فُرشاة: مسواک ![]()
معجون: خمیر دندان حتی اُنَظِّف: تا اینکه تمیز کنم أَخَذَ: گرفت وضع: قرار داد فَرَک: مسواک زد زالت: از بین رفت الصُّفرة: زردی إبتَسَمَ: لبخند زد قد أصبحت نظیفة: تمیز شده است.
اکنون می خواهیم بدانیم شرایط فعل و فاعل برای ساختن یک جمله ی فعلیه صحیح چیست؟
دوستان گلم! فعل و فاعل برای آن که بتوانند در کنار هم قرار گیرند هر یک باید شرایطی را بپذیرند: - حرکت فاعل همیشه رفع است یعنی فاعل مرفوع است.
به مثال های زیر دقت کنید: - ذهب علیِّ
- خرج المعلّمان من المدرسة
- صلّی المسلمون أمام القبلة
- کتبت التلمیذاتُ رسائلهنّ
همان طور که دیدید، فاعل می تواند به صورت مثنی یا جمع نیز ظاهر شود،
چنانچه فاعل مفرد و یا جمع مؤنث بود حرکت بر روی آخرین حرف آن ظاهر می شود امّا اگر مثنی یا جمع بود نمایش ضمّه به گونه ای دیگر خواهد بود، در اسم های مثنی " الف " – حرف ما قبل آخر – و در اسم های جمع مذکر " واو " – حرف ما قبل آخر – بیانگر مرفوع بودن اسم اند.
و اما فعل نیز شرایطی دارد:
هنگامی که فعل در ابتدای جمله آید، تحت هر شرایطی مفرد خواهد بود یعنی حتی با وجود مثنی یا جمع بودن فاعل، فعل مفرد می آید.
و نکته ی بعدی این که: فعل و فاعل از نظر مذکر و مؤنث بودن باید با هم مطابق و هماهنگ باشند.
اکنون به تمارین زیر دقت کنید: - ... الطالباتُ معلمهنّ ( سَأَلنَ / سَأَلَت / سأل )
- جلس ... علی الکرسیّ ( فاطمة / الأمّ / الطفلان )
- ... الأطفالُ الحدیقةِ ( یزور / زارت / تزور )
بچه های خوب!
![]()
گاهی اوقات فاعل در جمله به صورتی که ما آن را مشاهده کنیم، نمی آید، همان طور که در متن قبل دیدیم برخی از افعال به تنهایی و بدون فاعل بودند، علت آن این است که چون ما می دانیم فاعل همه ی این فعل ها " علی " می باشد.
لذا در افعال بعدی، " علی " به همراه فعل تکرار نشده است اما ما می دانیم که فاعل آن ها همان علی است و با توجه به این نکته می گوییم: فاعل آن ها، ضمیر پنهان در فعل است که به : " علی " باز می گردد. مثلاً: فَرَک أسنانَه ---> دندان هایش را مسواک زد.
در این جمله فاعل نمایان نیست اما می دانیم که " علی " است که پیش از این نامش ذکر شده و اکنون می توانیم بگوییم: فَرَکَ : فعل / ضمیر " هو " که پنهان در فعل است فاعل آن می باشد، به این گونه فاعل ها اصطلاحاً می گوئیم: ضمیر مستتر.
ابیات زیر را بخوانید: أیّها البلبل غَرِّد فَالغِنا سِرُّ الوجود لیتنی مثلک حُرٌّ مِن سُجونٍ و قیود
- ای بلبل بخوان که آواز راز وجود است. - ای کاش من هم مثل تو آزاد از زندانها بودم. - غَرِّد: فعل امر به معنای " آواز خوان " است که فاعل آن ضمیر مستتر در فعل است که به بلبل باز می گردد.
![]() ![]() ![]()
و یا جملات زیر: - نَظَرَ الثّعلُب إلی الشّارِع، فخافَ أَن یکونَ الطریقُ و عراً
( روباه به خیابان نگاه کرد و ترسید که مسیر پر پیچ و خم باشد)نَظَرَ: فعل الثّعلب: فاعل و مرفوع خاف: فعل ( فاعلش " هو " مستتر در فعل است) - فتح علیّ کتابَه فَقَرَ أَخی أُولی صفحاته : أنا الکتاب رفیقکُ، أتکلَّمُ بِلِسانِک
( علی کتابش را گشود و در صفحات اول آن خواند: من کتاب، دوست تو هستم، با زبان تو سخن می گویم )
![]()
فتح: فعل علیّ: فاعل و مرفوع قَرَأَ: فعل ( فاعلش " هو " مستتر در فعل ) أتکلّم: فعل ( فاعلش " أنا " مستتر در فعل ) - تفتَّحت الأزهار و نشرت روائها الزکیّة و ترتفع الشمس من وراء الأفق و تملأ و تملأ أشعّتها الشوارع و الطّرقات.
( گلها شکوفا شدند و عطر خوش آن ها همه جا را فرا گرفته و خورشید از پشت افق بالا آمده و اشعه هایش خیابان ها را پر کرده است )
تفتَّحت: فعل / الأزهارُِ: فاعل و مرفوع نشرت: فعل / روائِحُ: فاعل و مرفوع ترتفع: فعل / الشمسُ: فاعل و مرفوع تملأ: فعل / أشّعةُ: فاعل و مرفوع ![]() ![]() ![]()
- نَصیحت الدَّحاجة فِراخَها و قالت: لا تَبتَعدِوا عَنِ البَیت یا أطفایی
( مرغ جوجه هایش را نصیحت کرد و گفت: فرزندانم از خانه دور نشوید )
نصحت : فعل / الدجاجةُ: فاعل و مرفوع قالت: فعل / الدجاجةُ: فاعل و مرفوع قالت: فعل و فاعلش " هی " مستتر در فعل.
<-PollItems->
نظرات شما عزیزان:
مرسی خوب بود لطفا میشود محتوای کتاب را بیاورید یکم بیشتر توصیح دهید . مچکرم گلم.:
آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان |
|||||||||||
![]() |